حسابداری آب در قالب مدیریت جامع حوزه های آبخیز و مدیریت پایدار منابع طبیعی، کلید پایداری برنامه امنیت آب کشور
دکتر حمید نوری، مدیر مرکز بینالمللی مدیریت جامع حوزه آبخیز و منابع زیستی در مناطق خشک و نیمه خشک، مقالهای را در ارتباط با حسابداری آب، مدیریت پایدار و امنیت آب به پایگاه اطلاعرسانی سازمان منابعطبیعی و آبخیزداری کشور ارسال نموده اند که تقدیم حضور علاقمندان میگردد:
حسابداری آب در قالب مدیریت جامع حوزه های آبخیز و مدیریت پایدار منابع طبیعی کلید پایداری برنامه امنیت آب کشور
حمید نوری؛ مدیر مرکز بینالمللی مدیریت جامع حوزه آبخیز و منابع زیستی در مناطق خشک و نیمه خشک
سوال مهم و ضروری در مدیریت آب کشور این است که با توجه به بحران خشکسالی ها و گرمایش جهانی آیا ما می توانیم با همین مقدار آب و تنها با برنامه ریزی درست و کارامد وضعیت اقتصادی، اجتماعی و بوم سازگان کشور را بهبود ببخشیم. و آیا راهی به جز این مسیر برای تصمیم گیران و تصمیم سازان ما وجود دارد. پاسخ آن تنها در مدیریت جامع حوزه های آبخیز و مدیریت پایدار منابع طبیعی با رویکرد سازگاری با فشارها و تغییرات وارده بر اکوسیستم هاست. تغییراتی که بخشی به دلیل تغییر اقلیم و افزایش فراوانی و شدت رخدادهای فرین گرمایی است و بخش دیگر به نامطلوبی ساختار و شیوه های مدیریت آب در کشور مرتبط می شود. مواجه با این چالش ها مستلزم دو پیوست اساسی و کلیدی در برنامه مدیریت جامع حوزه های آبخیز است. اولی پیوست مشارکتی و نیاز محور با تکیه بر دانش بومی و حضور مسئولانه مردم از برنامه ریزی تا اقدام و اجرای پروژه ها همراه با تقویت انسجام سازمانی نهادهای ذیربط و دومی پیوست استراتژیک و آینده نگر با نگرش امنیت آب و غذا در قالب آمایش حوزه ای و دیپلماسی آب و غذا در حوزه های داخلی، مرزی و فرامرزی کشور. این دو پیوست با تقویت نگرش تعادل بخشی به عوامل تولید آب سالم و عرضه و مصرف آن در درون یک حوزه آبخیز محقق می شود. با تکیه بر پایش مداوم سلامت حوزه های آبخیز و توجه به ردپای اکولوژی منطقه و کمک و یاری اندیشه ها و باور های جوامع محلی تاب آور و برنامه ریزی هوشمندانه و سازگار با کمبود آب، تغییر اقلیم و گرمایش جهانی می توان گام های مهمی برای حسابداری آب در کشور برداشت. بیاییم نگاهی به بهره وری و مدیریت مصرف آب که واژگانی کلیدی در حسابداری آب است بیاندازیم.
حجم کل منابع آب ناشی از بارش در کشور 403 میلیارد مترمکعب است که بیش از 70 درصد آن از طریق تبخیر از دسترس خارج میشود. حجم منابع آب تجدیدپذیر حدود 100 میلیارد مترمکعب است که حدود 70 تا 90 درصد آن در بخش کشاورزی مصرف میشود در چنین شرایطی یکی از راهکارهای مؤثر و عملی استفاده بهینه و صرفه جویی در مصرف آب است. در این میان، مدیریت مصرف آب در بخش کشاورزی که بخش عمده ای از مصارف آب در ایران و جهان را نیز شامل میشود، میتواند بسیار مؤثر و راهگشا باشد. بدیهی است که برای دستیابی به این مهم، شناسایی شاخص های اصلی مدیریت مصرف آب و تعیین این شاخص به روشهای مناسب است. راندمان آبیاری، بهره وری مصرف آب ، مقدار آب مصرفی در بخش کشاورزی و روشهای نوین آبیاری از مهمترین شاخصهای کلیدی و رویکردهای اساسی در برنامه ریزی های کلان مربوط به تأمین، تخصیص و مصرف اصولی از آب در بخشهای مختلف است . طبق تعریف، بهره وری فیزیکی مصرف آب عبارت از مقدار محصول تولید شده به ازای واحدحجم آب مصرفی است که بر حسب کیلوگرم بر مترمکعب بیان میشود . امروزه بهره وری در بخش کشاورزی ایران مطلوب نیست در حالیکه متوسط بهره وری در کشورهای پیشرفته ۲.۵ تا ۳ کیلوگرم و گاه بسیار بیشتر است.
این شاخص در ابتدای برنامه توسعه چهارم بین 8/0 تا 9/0 كیلوگرم بر مترمكعب گزارش شده است. در برنامه چشم انداز 20 ساله نیز این شاخص 6/1 كیلوگرم بر مترمكعب هدفگذاری شده است. روند تغییرات شاخص بهره وری آب، حاکی از رشد آن طی یک دهه اخیر بوده و از 87/0 کیلوگرم بر متر مکعب در سال 1384 به 1.23 کیلوگرم بر متر مکعب در سال 1394 رسیده و مطالعات مختلف نشان می دهد که در سال های گذشته احتمالا از 1.5 کیلوگرم بر متر مکعب در سال عبور کرده است. شاخص بهره وری آب، اگرچه معیار بسیار مهمی در تصمیم گیری و تعیین مزیت کشت محسوب میشود، اما گاهی الزامات حاکم بر ساختار کشاورزی، مثل کیفیت آب، جنبه های زیست محیطی، ریسک تولید و بازار، فرآوری و حتی مسائل اجتماعی، اقتصادی و سیاسی، سبب میشود که تصمیمات مدیریتی متناسب با شرایط گرفته شود.
گاهی می توانیم بدون اینکه میزان آب کاربردی کاهش یابد، با اصلاح برنامه کود و تغذیه، تغییر رقم، بهبود مدیریتهای زراعی ،زمان کاشت، کنترل علفهای هرز، مبارزه با آفات و بیماریها، بهره وری آب را بهبود بخشیم. همچنین اجرای برنامه کاهش مصرف آب با شناخت رفتار فیزیولوژیک گیاهی، شناخت مصارف غیرمفید و انجام تمهیدات برای کنترل آنها، اصلاح عملیات زراعی بهینه مثل اصلاح تاریخ کشت، تغییر شیوه کشت ، اصلاح روش های آبیاری هم می تواند بهره وری را افزایش دهد. در راهکار های ترکیبی می توان تلفیقی از روش های مختلف را استفاده کرد.
تمهیدات لازم برای کاهش ضایعات مانند تنظیم ادوات و وسایل، اصلاح زمان برداشت، بسته بندی مناسب، ایجاد واحدهای فرآور و ایجاد زنجیره تولید تا مصرف، می تواند بطور غیرمستقیم در بهبود بهره وری مؤثر باشد. در یک نگاه به منظور بهبود بهره وری مصرف آب، لازم است توجه کافی به ارتقای وضعیت موجود برای دو مولفه اصلی بهره وری یعنی میزان آب مصرفی و میزان تولید به ازای واحد حجم آب مصرف شده به عمل آید.
در این راستا و در یک نگاه کلی اصلاح موارد ذیل در قالب مدیریت جامع حوزه های آبخیز و افزایش سلامت کشاورزی برای رسیدن به امنیت غذایی و امنیت آب امری ضروری است. الگوی مصرف آب در بخش کشاورزی، توجه خاص و ویژه به مکانیزه کردن روشهای آبیاری سطحی ، توجه به مسائل زیست محیطی و اصل پایداری منابع آب و خاک و مدیریت جامع حوزه های آبخیزدر توسعه روشهای مختلف آبیاری سطحی و تحت فشار ، مدیریت مصرف آب با رویکرد کاهش مصارف غیرمفید آب کاربردی ، توجه به مسائل به نژادی و به زراعی با رویکرد کاهش مصرف آب ، توسعه خاک ورزی و کشاورزی حفاظتی ، تدوین و اجرای برنامه پایش و کاهش تبخیر به منظور کاهش مصارف غیرمفید ، کاهش ضایعات محصولات در مراحل مختلف فرآیند تولید، برداشت، انتقال و توزیع، بسته بندی، انبارداری ، استفاده از ظرفیتهای گلخانهای در تولیدات کشاورزی و مدیریت آب و انرژی ، تعیین و تحلیل شاخص بهرهوری آب از تأمین، انتقال، توزیع، مصرف و پسامصرف آب ، ارتقای بهره وری آب با تبیین ساختار روابط آب، خاک، گیاه، اتمسفر، انسان، فناوری و بازار.
از سوی دیگر برای حسابداری آب نیاز به ساختار حقوقی و قانونی مناسب و تسهیل گر در برنامه های دولت است. امنیت آب به عنوان یکی از مسائل مهم کشور جزو اولویتهای برنامه ششم بوده و امروزه در برنامه هفتم به شکل ویژه و از ماده 124 تا 145 مورد توجه قرار گرفته است. هر چند لزوم توجه به مدیریت همه جانبه گر آب با همسویی برنامه های همه نهاد های ذیربط به ویژه در حکمرانی منابع طبیعی از نیاز های اصلی تقویت این برنامه است. دشت های ممنوعه و آبخوان های آسیب دیده کشور هم نیازمند برنامه های استراتژیک برای محافظت و تغذیه است. در مبحث کاهش استفاده از منابع آب زیرزمینی و طرح تعادل بخشی به آبهای زیرزمینی سالانه ۱۱ میلیارد متر مکعب کاهش مصرف بایستی اعمال شود که اگر برنامه های منابع طبیعی و آبخیزداری در قالب مدیریت جامع حوزه های آبخیز اجرا گردد بهره وری از پروژه های در دست اجرا در برنامه آبخوانداری به شکل مطلوبی تقویت می شود. مصلوب المنفعه کردن چاههای غیر مجاز، تجدید نظر در پروانههای بهره برداری چاههای موجود، تغذیه مصنوعی، نصب کنتورهای حجمی و هوشمند آب، ایجاد و استقرار گروههای گشت و بازرسی و ایجاد تشکلهای آب بران آب از جمله برنامه های خوب در کشور است که با همراهی پروژه های آبخوانداری در سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری تقویت می گردد و در قالب مدیریت پایدار منابع طبیعی و حسابداری آب مفهوم می یابد.
افزایش جمعیت در سال های اخیر در جهان و الگوهای جدید زندگی و مصرف آب در بخش های بهداشت و کشاورزی، توجه به تولید آب در منابع طبیعی و حسابداری آب را حتی بیش از الگوهای مصرف در برنامه های توسعه کشور مهم می کند. اگر توجه به تولید آب و هزینه اقدامات و برنامه های مدیریت جامع آبخیزداری و آبخوانداری و امنیت هوشمندانه آب در سفره های زمینی در برنامه هفتم توسعه به شکل استراتژیک و کارامدتری تدوین و تقویت شود، بدون تردید رهیافت مطلوبی برای تعادل بخشی به ساختار اقتصاد و حسابداری آب فراهم می شود.
از سوی دیگر گرمایش جهانی و تغییر اقلیم یک چالش جهانی است که در مناطق مختلف دنیا پیامدهای یکسانی ندارد. ایران هم مطابق گزارش ششم سازمان ملل در مناطق پر خطر آسیای میانه قرار گرفته است و به ویژه تنش های حرارتی، امواج گرمایی و خشکسالی ها، مردم این مناطق را به سمت مدیریت یکپارچه و سازگار با شرایط و چالش های امنیت آب و غذا سوق می دهد. امروزه در اثر تغییر اقلیم، افزایش دما و میزان تبخیر و کاهش ۱۰ درصدی بارشها در سطح کشور ، آب تجدید پذیر کشور به ویژه در خشکسالی های شدید کاهش یافته است. در این راستا ساختار نامناسب اقتصاد، حسابداری آب و عدم ارزشگزاری خدمات اکوسیتمی مرتبط با آب در مدیریت پایدار منابع طبیعی را بایستی به عنوان یک ضعف جدی برای سازگاری با این تغییر و تشدید فشار محیطی دانست.
امنیت غذا در سایه نظام بهره برداری سنتی و در قالب نظام های کشاورزی هوشمند و پایدار را بایستی در الگو و مدل مدیریت پایدار آب مدرن در کشور به کار گرفت و از الگوی حکمرانی آب به مدل حکمرانی آبخیزداری رسید و از تولید آب تا مصرف و بهره بری بهینه از آن را مورد توجه قرار داد. حکمرانی ناپایدار در همه بخشهای منابع طبیعی، کشاورزی و محیط ریست چالش مهمی است که با برنامههای منسجم، به هم پیوسته و هم افزا و به دور از بخشی نگری، آسیب وارده به امنیت آب و در عین حال امنیت غذا را کاهش خواهد داد. امروزه حتی خودکفایی در محصولات کشاورزی را هم در قالب برنامه های مدیریت جامع و در قالب برنامه های استراتژیک امنیت آب و امنیت غذا تعریف می کنند.
لذا محاسبه و پایش مداوم سلامت و تعیین آستانه تاب آوری بوم سازگان و آبخیزهای کشور و کاهش میزان مصارف غیر ضروری و غیر اقتصادی با روشهای سازه ای و غیر سازه ای و بیولوژیکی و مدیریت توامان عرضه و تقاضا، آموزش و توانمندسازی مردم و مشارکت ذی نفعان و ذیربطان، مدیریت آب کشور را پایدار می کند. باید ضمن ارتقای بهره وری آب، نقشه جامع سازگاری با تغییر اقلیم را در درون نقشه خدمات اکوسیستمی منابع طبیعی تدوین کنیم و با بازنگری قوانین و ساختارتشکیلات آب کشور به ویژه در برنامه هفتم توسعه و افزایش نقش منابع طبیعی و آبخیزداری راه و رویکرد پایدارتری را برای رسیدن به رفاه و امنیت زیستی جوامع محلی طی کنیم.
در یک چشم انداز هم افزا میتوان گفت آنچه که در رویکردهای آتی کشور و برنامه های استراتژیک مدیریت جامع حوزه های آبخیز با هدف پایداری منابع طبیعی و کشاورزی اهمیت دارد پر رنگ کردن نقش "پژوهش"، " هوشمند سازی"،"فناوری"، "آموزش و توانمندسازی" و "ترویج و تبلیغ یافته ها در شبکه های اجتماعی" و" مشارکت مسئولانه و آگاهانه" است. برای دستیابی به امنیت غذایی و امنیت آب و "بهبود ضریب تأثیر یافته ها در برنامه ریزی" آنچه ضرورت دارد، پایداری منابع و "ارتقای شاخص های تولید علم و مدیریت دانش در درون یک برنامه راهبردی فراگیر، جامع و با مشارکت همه ذینفعان و ذیربطان است. در این حالت می توانیم ضمن پایداری روند بهبود ارتقای مصرف آب مطابق مدل های آینده نگر و استمرار تولید آب در مراتع و جنگل های کشور، با رویکرد حسابداری آب در بوم سازگان و به طور ویژه در بخش کشاورزی، آب بیشتر و با کیفیت تری را در دسترس جوامع محلی و معیشت پایدار مردم قرار دهیم.
ارسال به دوست